منتظر، منتظر، مهدی ... منتظر، منتظر، مهدی... دنیا پر شده ازین ندا: منتظر، منتظر، مهدی
---------------------------------------
آقاجان! این وبلاگ چند روز پیش، سه سالگیش تموم شد و رفت تو چهار سال،
آقای صاحب وبلاگ یه فکری بکنین، نویسنده قحط که نیست، اگه این یکی آدم بشو نیست، امانتدار نیست، وبلاگتونو کرده انبار آگهی؛ حدیث نفس، خب عوضش کنین
سنگرتون جای چرت زدن نیست، جای غائب شدن نیست، تازه دستام هم خالیه، مهمات هم نمی رسه
مهمات نرسونین، مهملات می رسونن ها!
آقای صاحب وبلاگ! سید! حاجی! فرمانده! سنگراتون زیادن، ما رو انداختین دور؟
دارم مظلوم نمایی می کنم وگرنه ازون اولش، فهمیدم ما رو اوردین تا دست ما رو بگیرین نه اینکه ما ...
حالا باز دلم ظلمتکده ست، سید ستاره بفرست
حاجی جان دیگه صداتو نمی شنوم ... این بیسیم داغون شده
خیلی وقته
صداتون
نمیاد
کاش صدایی ناله ای ندایی...
فراموش کردیم که ما در پرده غفلت به سر می بریم نه مولایمان در پرده غیبت
خیلی وقته
صداتون نمیاد
.......................
ترجیح میدم هیچی نگم ...
خیلی وقته صدایم نمی رسه...
دستانم تا بالای سرم هم نخواهد نرسید وقتی شما نخواهید...
این دستان بلند من جز برای ریا بلند نیست...
دستان من را بگیرید...قطع کنید...ولی بگیرید...